کوه لنگر با ارتفاع 2337 متر در بخش سيد ولي در شمال شهرستان دزفول و به فاصله هوایی 51 کیلومتری و زمینی 90 كيلومتري از شهر دزفول قرار دارد.
و يکي از منطق زيبا و بکر طبيعي است که مردم علاقمند و گروه هاي کوهنوردي زيادي براي استفاده از طبيعت چشم نواز آن به اين منطقه مي روند. در دامنه این کوه زیبا روستای نمونه گردشگری و تاریخی لیوس قرار دارد و فضای ایم منطقه را علاوه بر علاقمندان به طبیعت برای سایر گردشگران نیز جاذب می نماید.
منابع:
هیئت کوهنوردی شهرستان دزفول
کتاب جاذبه های شمال شهرستان دزفول نوشته دکتر حسن پور
تحقیقات محمد آذرکیش
عکس 1 و 2 : هیئت کوهنوردی شهرستان دزفول
عکس 3: محمد آذرکیش
برچسبها:
شهر جنت مکان در استان خوزستان واقع شده است .جنت مکان از نظر موقعیت جغرافیایی دارای موقعیت ۴۸درجه و۴۸دقیقه و ۸ ثانیه عرض جغرافیایی و طول ۳۲درجه؛۱۱دقیقه؛۴۱ ثانیه است.جنت مکان از شرق به رودخانه کارون و از جنوب به کوه بالا بلند و از غرب به اراضی سله چین و از جنوب غربی به اراضی کوشکک محدود است.مساحت کلی این محدوده ۴۵۰۰ هکتار می باشد…..
قدمت آن به پیش از اسلام باز می گردد.جنت مکان اسمی است که بعد از انقلاب اسلامی برآن نهاده شده است.علت پیدایش روستا را می توان به دلیل وجود زمینهای مرغوب کشاورزی و دسترسی آسان آن به آب دانست که البته جنت مکان نیز جابجایی ها داشته است که به دلیل وجود همجواری با رودخانه و اثر فراسایشی بر آن دانست که در طول سالها بوجود آمده است.البته این نکته را متذکر می شوم بنا برگفته ساکنیان جنت مکان قدمت آن حدود ۲۰۰۰ سال پیش در همین مکان شهری به نام جلکان وجود داشته است که به علت طغیان مداوم رود پرخروشان کارون به کلی ویران شده است.ضمن اینکه بنا به گفته ساکنین محلی مجسمه کوچکی از زیرخاکهای این منطقه به دست آمده که نمونه کوچکی از زیگوراتها«زیگورات» بوده و پس از تحقیق سازمان میراث فرهنگی مشخص شده این مجسمه مربوط به ۱۷۰۰ سال پیش است.
برچسبها:
شوش یكی از كهنترین مراكز تمدنی جهان است در نتیجه كاوشهای باستانشناسی آثار و بقایایی در آن یافت شده است كه قدمت آن را به دوران ماقبل تاریخ مرتبط میسازد. عیلامیها اولین قومی هستند كه شوش را رونق بخشیدند. در دوران تسلط این قوم، شوش آنچنان اعتباری یافت كه به پایتختی برگزیده شد.
شوش پس از تسلط هخامنشیان نیز عظمت خود را حفظ كرد و داریوش هخامنشی آن را به عنوان پایتخت زمستانی برگزید و تا اوایل تسلط مسلمانان عرب همچنان رونق داشت. در زمان ساسانیان، شوش پایتخت زمستانی بود.
از سده دوم تا هفتم ه-ق نیز دوباره رونقی نصیب این شهر گشت ولی با حمله مغولان، عظمت و شكوه آن از میان رفت. از سال هزار و هشتصد و چهل و نه میلادی باستانشناسان به كاوش در ویرانههای شوش پرداختند و آثار نفیسی از شهر خاموش و متروك شوش بدست آوردند. قلعه معروف شوش در سال هزار و هشتصد و نود و هشت توسط دمرگان بر فراز تپه اكروپل بنا شده است .
مراكز ديدنی
ایوان کرخه
کاخ آپادانا
کاخ اردشیر
قلعه آكروپل (شوش)
هفت تپه
تپه های شوش (شهرشاهی)
تپه های شوش (شهرصنعتی )
معبد زيگورات
معبد برد نشانده
آرامگاه دانیال پیامبر
صنايع و معادن
از صنايع و معادن شهرستان شوش اطلاعات مستندي در دست نيست.
کشاورزی و دام داری
شغل بيش ترمردم شهرستان شوش كشاورزی است. محصول عمده اين شهرستان گندم، جو، كنجد و حبوبات می باشد. نهرهای متعددی كه از رود شاهو جدا می شوند به مصرف كشاورزی می رسند. دامداری پس از كشاورزی اصلی ترين شغل مردم ناحيه بوده و انواع فرآورده های دامی و لبنی از توليدات اين بخش محسوب می گردد.
مشخصات جغرافيايي
شوش يكي از شهرستانهاي استان خوزستان است كه از شمال به شهرستانهاي دهلران، خرم آباد و انديمشك از خاور به دزفول از جنوب خاوري به شوشتر، از جنوب به اهواز و از جنوب باختري و باختر به دشت آزادگان محدود است. شهر شوش مركز شهرستان شوش در َ15 ْ48 طول جغرافيائي و َ12 ْ32 عرض جغرافيايي و ارتفاع 71 متري از سطح دريا واقع شده است. در سرشماري سراسري سال 1375 جمعيت شهرستان شوش 173232 نفر برآورد شده است. اين شهرستان در جلگه خوزستان قرار گرفته و هيچ گونه ناهمواري در آن مشاهده نمي شود به طور كلي اين شهرستان دشتي و هموار است. شهر شوش در مسير راه درجه يك اصلی اهواز- دزفول در110 كيلومتری جنوب خاوری اهواز و 40 كيلومتری شمال خاوری دزفول قرار دارد. همچنين راههای فرعی شوش به موسيان به درازای 90 كيلومتر و شوش چنانه به درازای 80 كيلومتر است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام باستانی شوش يا دشت سوسيانا «سوس» بود كه بعد تبديل به شوش شد. برخی شوش را به معنای خوب و خوش دانسته اند. نام شهرشوش به يونانی «سوسای» بوده و در تورات و قاموس كتاب مقدس آمده است که شوش يا شوشيان در عبری به معنای زنبق است. در شهر شوش که در 114 كيلومتری شمال اهواز واقع شده تپه هايی به چشم می خورد كه نشانه وجود 5000 سال تمدن بشری در اين ناحيه می باشد. تپه های باستانی مساحتی نزديک به 400 هكتار را در بر گرفته كه مجموعا 4 نقطه مهم «آكروپل»، «آپادانا»، شهر «شاهی»، شهر «صنعت گران»( پيشه وران ) را تشكيل می دهند. آورده اند كه: « سوس از اقليم سوم و شهری وسط و گرمسيراست و اين اولين شهری است كه در خوزستان بنا كردند و هوشنگ برآن عمارت افزود و آن جا قلعه ای محكم ساخت و بر آن قلعه ای ديگر ساخت كه در غايت استحكام بود. شاپور ذوالاكتاف تجديد عمارت آن شهر كرد و شاپور خوره خواند و شكلش بر مثال باز نهاده بود. گور دانيال نبی بر جانب باختری شهر است در ميان آب و در آنجا ماهيان انسی اند و از مردم نگريزند و كس ايشان را نرنجاند».
برچسبها:
نام پيشين و فارسی شهرستان شادگان «دراك» بوده كه اعراب آن را معرب كرده و «دورق» ناميدند. که ظاهرا مركزآن روستای كنونی مدينه بوده است. دورق يکی از شهرهای قديم ايران، سابقه تاريخی طولانی داشته که به تدريج ويران شد و از ميان رفت. شادگان در دوره ای نيز به نام «فلاحيه» ناميده شده است.در شادگان عبابافيو جاجيم بافي رواج دارد. صنايع دستي شادگان هم مانند ساير نقاط اين ناحيه از بافت حصير، بوريا، سبد و امثال آن تشكيل شده و براي تهيه آن از برگ درخت خرما و يا ني هاي تالابها استفاده مي شود.
مکان های دیدنی و تاریخی
درباره مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان شادگان به غیراز تالاب شادگان اطلاعات مستندي در دست نيست.
صنايع و معادن
درباره صنايع و معادن شهرستان شادگان اطلاعات مستندي در دست نيست.
کشاورزی و دام داری
آب و هوای گرم و مرطوب شهرستان شادگان سبب رواج محصولات گرمسيری در اين ناحيه شده است. گندم، خرما و برنج از عمده ترين محصولات كشاورزی منطقه به شمار می روند. دامداری نيز در اين شهرستان رواج داشته و انواع فرآورده های لبنی و توليدات دامی مانند لبنيات، پشم و پوست از محصولات دامی اين شهرستان می باشد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان شادگان با 3197 كيلومتر مربع مساحت در جنوب باختری استان خوزستان واقع شده و مركز آن شهرشادگان است. اين شهرستان از شمال به شهرستان اهواز، از خاور به شهرستان بندر ماهشهر، از باختر به شهرستان خرمشهر و از جنوب به شهرستان آبادان محدود میشود. شهر شادگان مركز اين شهرستان با 9/5 كيلومتر مربع مساحت در 108 كيلومتری جنوب اهواز از نظر جغرافيايی بين 30 درجه و 39 دقيقه ی پهنای شمالی و 48 درجه و 40 دقيقه ی درازای خاوری نسبت به نصف النهار گرينويچ قرار دارد. بلندی اين شهر از سطح دريا 5 متر و آب و هوای آن گرم و مرطوب است. دو راه ازشهرستان شادگان به اطراف كشيده شده است:
1- به سوی شمال باختری به درازای 28 كيلومتر تا دارخوين ( مسير راه اهواز- آبادان)
2- به سوی جنوب خاوری به درازای 14 كيلومتر تا خور دورق ( مسير راه بندر ماهشهر- آبادان). فاصله هوايی اين شهرستان تا تهران 613 كيلومتر است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام پيشين و فارسی شهرستان شادگان «دراك» بوده كه اعراب آن را معرب كرده و «دورق» ناميدند. که ظاهرا مركزآن روستای كنونی مدينه بوده است. دورق يکی از شهرهای قديم ايران، سابقه تاريخی طولانی داشته که به تدريج ويران شد و از ميان رفت. شادگان در دوره ای نيز به نام «فلاحيه» ناميده شده است. دلايل انتساب اين شهر به اين نام متفاوت ذکر شده است. برخی اين واژه را متشکل از دو بخش «فلا» به معنی دشت و «حيه» به معنی مار دانسته و علت آن را وجود مارهای بزرگ در اين منطقه در گذشته می دانند. برخی نيز بر اين باورند كه نام فلاحيه از کلمه« فلاح» به معنی كشاورز گرفته شده و چون زمين اين منطقه آبرفتی بوده و استعداد كشاورزی آن زياد است آن را فلاحيه می گويند. از آن جا که ناحيه دورق (شادگان) به صورت جزيره ای است كه دورتا دور آن را باتلاق، نهرهای بسيار، نخلستان، پوشش گياهی، جنگل و نی زار فرا گرفته از راهزنان و غارت گران مصون مانده و به محل امنی تبديل شده است. «دورق»، «سورگ» يا «سرق» نام های قديمی اين منطقه هستند ولی نام باستانی و اوليه شهر، «شادكان» يا «شادگان» بوده که با تصويب فرهنگستان وقت، اين شهرستان به نام باستانی خود يعنی «شادگان» ناميده شد.
برچسبها:
ویس شهری است در شهرستان باوی در استان خوزستان ایران در سال ۱۳۷۶ خورشیدی روستاهای ویس و مویلحه هواشم که بزرگترین طوایف آن طایفه سلامات، طایفه مراغی، طایفه هواشم (چنانه) و طایفه حمید است از توابع بخش باوی شهرستان اهواز در هم ادغام و به شهر تبدیل شده و به عنوان شهر ویس شناختهشدند.
زبان رایج آن عربی و فارسی با گویشهای شوشتری و دزفولی سخن می گویند. یکی از علتهای نامگذاری این شهر را وجود قدمگاه “اویس قرنی” در این شهر میدانند که هم اکنون نیز قدمگاهی به نام وی در کنار رودخانه کارون در این شهر وجود دارد.
علت نامگذاري
درمورد علت نامگذاري شهر ويس ۲ نظر وجود دارد:
۱- بعلت وجود قدمگاه جناب اويس قرني در اين شهر و دركنار رودخانه كارون؛
تا قبل از پخش سريال “چهل سرباز” خود بنده نيز درمورد امكان وجود چنين قدمگاهي ترديد داشتم.
در اين سريال اينطور نمايش داده شد كه حضرت علي (ع) هنگام عزيمت به يكي از جنگهاي بزرگ خود-اسم جنگ در ذهنم نيست- وعده پيوستن ۱۰۰۰ نفر از افراد قبايل اطراف را به لشكريان خود داد كه تحقق آن چيزي شبيه به معجزه مي نمود. در طول مسير دقيقاً ۹۹۹ نفر به لشكريان پيوستند. امام(ع) آنقدر منتظر ماند تا نفر هزارم هم از راه رسيد و آن كسي نبود جز “اويس قرني” كه آمدن وي باعث ارتقاي روحيه سربازان شد. البته جناب اويس در اين جنگ به شهادت رسيد.
با توجه به اينكه ايشان اهل يمن بوده و احتمالا طي سفر دريايي خود را به اطراف بوشهر و يا بندرعباس رسانده و پس از طي مسافت طولاني بدليل قرار گرفتن محل كنوني شهر ويس در مسير سفر وي به كوفه در اين محل توقفي داشته و لذا قدمگاهي برايش ساخته شده است. البته بحث مسير سفر تحليل بنده مي باشد كه اميدوارم دوستان در اين مورد نظر خود را اعلام فرمايند.
۲– بيماري، خواب ديدن، شفا … ؛
اين موضوع را بنده در عيد فطر امسال از يكي از دوستان شنيدم كه از قول پيره مردان قديمي و كمي تا قسمتي مرحوم شده! گفتند، در زمان قديم روستايي در محل كنوني ويس ولي با نام ديگر – كه ايشان شنيده ولي از ياد برده بود- وجود داشته است كه در سالي در آن بيماري سختي (مثل طاعون، وبا، سل و يا …) روي داده و باعث فرار مردم از روستا شده است.
پس از مدتي يكي از متقين شهر در خواب مي بيند كه يك فرد نوراني نزديك وي آمده و خود را “ويس بوعيلان” معرفي ميكند و اظهار ميدارد كه به مردم بگوئيد بيماري بطور كامل برطرف شده و ميتوانند به روستاي خود بازگردند. از آن پس نام روستا به “ويس” تغيير پيدا ميكند. البته در اين موضوع چندين مورد مشابه نيز وجود داشته از جمله درخواب ديدن ايشان توسط فردي متدين كه ايشان سوار بر اسب از بروز سيل وحشتناك در ويس جلوگيري مينمايد.
برچسبها:
معرفی شهر به لحاظ موقعیت جغرافیایی
شهر کوت سید نعیم از توابع شهرستان دشت آزادگان ، بخش مرکزی و دهستان حومه شرقی می باشد . این شهر از شمال به اراضی کشاورزی و رودخانه کرخه ، از شرق به کانال آب و اراضی کشاورزی، از غرب به روستای ابوسحاب و از جنوب به محور اهواز – سوسنگرد و اراضی کشاورزی محدود می گردد.
شهر کوت سید نعیم بین ۳۱ درجه تا ۳۲ درجه و ۵ دقیقه عرض شمالی ، همچنین ۴۷ درجه و ۴۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۳۰ دقیقه طول شرقی از نصف النهار کرینویچ واقع گردیده است.
آب و هوای کوت سید نعیم معتدل و مرطوب بوده و همانند سایر سکونتگاهای استان خوزستان دارای رطوبت و بارش باد زیاد است .
محدوده اراضی کشاورزی و منابع طبیعی
براساس اطلاعات اخذ شده از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان دشت آزادگان ، ۳۵۰۰ هکتار اراضی زراعی در سطح شهر کوت سید نعیم وجود دارد این اراضی بطور پراکنده در اطراف شهر وجود دارد و بیشترین سطح اراضی کشاورزی در شمال شهر واقع شده است.
شهر کوت سید نعیم از لحاظ ژئومورفولوژیک در منطقه دشتی و در یک محدوده پست و همواره استقرار یافته و توسط روستاهای اطراف محصور گشته است . شهر دارای بافتی نسبتاً پراکنده بوده و به لحاظ شکلی نیز ساختار خطی در سیمای کلی شهر قابل مشاهده است . از عوارض طبیعی دیگر نمی توان در محدوده شهر اشاره کرد . هیچ رشته کوهی در حوزه این شهر قرار نگرفته است . ارتفاع شهر از سطح دریا ۲۵۰ متر می باشد.
منابع تأمین آب آشامیدنی و آب کشاورزی شهر
آب شرب ساکنین شهر از طریق شبکه سراسری سوسنگرد ، تأمین می شود. آب مزبور از طریق شبکه لوله کشی به واحد های مسکونی منتقل می شود.
اراضی کشاورزی شهر آب مورد نیاز خود را از طریق رودخانه کرخه تأمین می کنند.
ویژگی های اجتماعی و جمعیتی شهر
– روند تحولات اجتماعی
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن، جمعیت شهر کوت سید نعیم از ۳۵۶۲ نفر در سال ۵۵ به ۴۱۹۲ نفر در سال ۶۵ و ۴۵۴۴ نفر در سال ۷۵ افزایش یافته است . جمعیت شهر در دوره ده ساله اخیر نیز افزایش داشته بطوریکه جمعیت آن در سال ۱۳۹۱ توسط اداره کل آمار و اطلاعات طبق سرشماری سال ۱۳۹۱ ۵۰۹۶ نفر اعلام شده است.
– تعداد و بعد خانوار
براساس اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۵۵ تعداد خانوار های ساکن در شهر کوت سید نعیم ۴۵۵ خانوار بوده که این تعداد در سال ۱۳۶۵ به ۵۴۹ خانوار و در سال ۱۳۷۵ به ۶۵۲ خانوار رسیده است . در حال حاضر تعداد تقریباً ۱۱۰۰ خانوار در این سکونتگاه ساکن می باشند . بعد خانوار در هر یک از دوره های سرشماری به ترتیب ۷٫۸۳ و ۶٫۸۹ گزارش شده است .
شناخت و بررسی علل پیدایش
برای شناخت و بررسی علل پیدایش شهر کوت سید نعیم عمدتاً باید به مسائل طبیعی توجه داشت . دلیل اصلی پیدایش شهر وجود اراضی کشاورزی مناسب و آب فراوان می باشد .
در گذشته وجود آب در هر منطقه موجب می گردیده که در آن منطقه امکان اسکان دائمی جمعیت بوجود آید از این رو مهمترین علل یکجانشینی در این مکان وجود آب فراوان می باشد که منبع مهمی برای پرداختن به فعالیتهای کشاورزی محسوب شده و نقش موثری در تجمع افراد داشته است.
عوامل تأثیر گذار دیگر خاک در این مکان بوده است . مرغوبیت خاک زمینه را برای ایجاد و توسعه فعالیتهای زراعی ایجاد نمود. تمامی اراضی منطقه به دلیل قابل کشت بودن ، دارای پوشش گیاهی می باشند.
در کنار عوامل فوق آب و هوا نیز تءثیر داشته است به طوری که وجود آب و هوای مناسب نیز در کنار آب و خاک مناسب به پیدایش شهر کمک کرده است .
بنابرین برخورداری از اراضی مستعد کشاورزی و آب کافی جهت کشت و زرع از جمله دلایل شکل گیری و پیدایش شهر و دسترسی آسان به شهرستان دشت آزادگان و شهرستان اهواز از جمله عوامل گسترش و توسعه کالبدی به شمار می رود.
برچسبها:
شاوور یکی از بخشهای تابعه شهرستان شوش در استان خوزستان در جنوب غربی ایران بود. با تصویب هئیت دولت روستای بیت رشگ شاوور از توابع شهرستان شوش باجمعیتی بالغ بر ۱۰۰۰۰ نفر و تعداد۲۰۰۰ خانوار در فاصله ۱۵ کیلومتر از مرکزشهرستان شوش به شهر شاوور تبدیل گردید.
بیت رشگ
تصویبنامه در خصوص تبدیل روستای « بیت رشگ » از توابع بخش شاوور شهرستان شوش در استان خوزستان به شهر وزارت کشور وزیران عضو کمیسیون سیاسی و دفاعی در جلسه مورخ ۱۰/۹/۱۳۸۷ بنا به پیشنهاد شماره ۶۲۷۴۰/۴۲/۴/۱ مورخ ۱۸/۵/۱۳۸۴ وزارت کشور و به استناد ماده (۱۳) قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ـ مصوب ۱۳۶۲ـ و با رعایت جزء (د) بند (۱) تصویبنامه شماره ۱۵۸۸۰۲/ت۳۸۸۵۴هـ مورخ ۱/۱۰/۱۳۸۶ تصویب نمودند: ۱ـ روستای « بیت رشگ » از توابع بخش شاوور شهرستان شوش در استان خوزستان به شهر تبدیل و به عنوان شهر « شاوور» شناخته میشود.
این تصویبنامه در تاریخ ۷/۱۰/۱۳۸۷ به تأیید ریاست جمهوری وقت رسید. مردم بیت رشگ عرب هستند و در بسیاری از مراسم های رسمی به عربی به هیئت دولت خوش آمد گویی می گویند.
آداب و رسوم
عید فطر
یکی از اعیاد مذهبی خوزستان است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بودهاست و نماینده اهواز و استاندار خوزستان دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنها برخوردار است. براساس یک سنت دیرینه مردم خوزستان عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری کرده و یا پس از بازگشت از نماز عید فطر افراد کوچکتر به خانه بزرگترهای خود میروند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند. این بازدیدها در محلهها به صورت دسته جمعی صورت میگیرد.
در سال ۱۳۹۰ نیز بحث افزایش عید در خوزستان مطرح بود. در خوزستان، روز عید فطر، از اهمیت و جایگاه بسیار بالاتری در فرهنگ عمومی برخوردار است؛ بدین معنا که گرامیداشت عید فطر، با هنجارها، رفتارها، رسمها و آداب و سنن بسیاری همراه است. مجموعه این آیینها از حدود یک هفته (کمتر یا بیشتر) قبل از فرارسیدن روز عید فطر آغاز و تا حداقل یک هفته پس از روز عید فطر ادامه مییابد.
در این مناطق، عید فطر، مانند عید نوروز در یک بازه زمانی چند روزه گرامی داشته میشود. برای ملموس تر شدن این موضوع میتوان این مثال را مطرح کرد که آیا میتوان عید نوروز را تنها در یک روز محدود کرد؟ این عید با آداب و رفتار و مراسم و سنن بسیاری همراه است که عمل به آنها به طور حتم بیش از یک روز تعطیلی میطلبد.
درباره عید فطر نیز وضعیت همین گونهاست. یعنی برخلاف پایتخت و مناطق مرکزی ایران که روز عید فطر هیچ تفاوتی با دیگر روزها ندارد در برخی مناطق، گرامیداشت عید فطر با آداب و سننی به حجم عید نوروزهمراه میشود.
در بخش مهمی از مناطق ایران، مردم، قبل از رسیدن عید فطر، لباس نو میخرند، خانه تکانی میکنند و با خرید شیرینی و دیگر وسایل پذیرایی، برای استقبال از مهمانان عیدآماده میشوند. روند عیددیدنی شامل همه اعضای یک خانواده بزرگ یا فامیل مستقر در مناطق و شهرهای مختلف میشود. این عیددیدنیها معمولاً تا یک هفته طول میکشد و سفرههای آجیل و شیرینی و شربت نیز در این مدت، به عنوان یک رسم پهن هستند.
عربهای خوزستان روز دوم قبل از عید را «امالوسخ» و یک روز مانده به عید را «امالحلس» مینامند. امالوسخ به معنای روز «چرکین» میباشد. در این روز مردم عرب به نظافت خانههای خود میپردازند، اجناس جدید برای منزل خرید میکنند و خانه را برای فرارسیدن عید و اکرام مهمان تمیز و آماده میکنند. روز بعد از امالوسخ را امالحلس مینامند. امالحلس نیز که نامی محلی و قدیمی میباشد به معنای روز نظافت و رسیدگی شخصی که در آن جوانان به ظاهر خود رسیدگی میکنند. البته واژه حلس دیگر کمتر به کار برده میشود و میتوان گفت امالحلس متضاد و نقطه مقابل امالوسخ است. عربهای خوزستان برای خرید عید در روزهای پایانی ماه مبارک روانه بازار شده و از کوچک تا بزرگ آنها لباسهای جدید و نو میخرند.
گرگیعان
گرگیعان از آداب بسیار کهن است که هر ساله در ۱۵ رمضان در اهواز اجرا میشود. در این شب کودکان عرب با پوشیدن لباسهای عربی به خیابانها آمده و کیسههای کوچکی را که از قبل تهیه کردهاند به گردن میآویزند و با سردادن سرودهای فولکوریک این شب، به درب منازل همسایگان رفته و از آنان تقاضای عیدی و شیرینی میکنند. از معرفترین سرودهای این شب، ماجینه یا ماجینه حل الکیس و انطینه است. که معنای فارسی آن، ما آمدیم ما آمدیم، کیسه را بگشا و در آن برای ما هدیهای بگذار، است.
قهوه خوری و دله قهوه
مردم عرب شاوور همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جز آثار ثبت ملی در ایران است . دله قهوه یکی از اشیاء و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسمهای رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بینالمللی و حتی در برگزاریهای هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیراییها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شدهاست. این نماد را در کشورهای همسایه و همچنین در اهواز و آبادان به صورت نمادی در ابعاد بزرگتر در میدان شهر نصب شده وجود دارد. در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام میدهند. برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیلهای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت میدهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده میکنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در خوزستان قاف به گاف تلفظ میشود، گمگم که چیزی شبیه گلاب پاشهای قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوش بو شدن آن استفاده میکنند.
هنگامی که قهوه آماده سرو باشد آن را در ظرف کوچکتری به نام «دله» که شبیه همان «گم گم» است ریخته و سپس این مراسم آئینی شیوه خاص فرد توزیع کننده آن ادامه مییابد. این فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری (که فنجانی بدون دستهاست و فنیان خوانده میشود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه میکنند، اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی آغاز میشود و در غیر این صورت این مراسم از ریش سفید مجلس آغاز میشود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده میشود. در مقابل شخصی که فنجان را از میزبان میگیرد جزء آداب و رسوم است که فنجان را با دست راستش دریافت کند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند نوعی بی احترامی به آداب و رسوم است. قهوهای که از دله در فنجان ریخته میشود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دله را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنای آن است که دیگر کافی است و قهوه نمینوشم. سپس میزبان سراغ نفر سمت راستی میهمان میرود و همین روند را تا انتها ادامه میدهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج میدهند و آن را قابل احترام میشمرند.
این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسمهای رسمی و غیر رسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانیهای رسمی منجمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا میشود. دلههای قهوه، فنجانهای مخصوص و کوچکی دارند.
لباس محلی عربهای اهواز (دشداشه)
لباس محلی عرب شاوور که دشداشه نام دارد یک پیراهن سفید بلند است که در بیشتر شهرهای خوزستان پوشیده میشود از دیگر لباسهایی که همراه با دشداشه پوشیده میشود بشت میباشد که روی دشداشه آن را میپوشند همچنین چفیه نام پارچهای است که روی سر گذاشته و دور آن یک حلقه به نام عگال میگذارند که چفیه را نگه دارد.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش شاوور شهرستان شوش در سال ۱۳۸۵ برابر با ۶۲۷۶۴ نفر بودهاست .
برچسبها:
معبد داش کسن در نزدیکی روستای ویر در حدود 13 کیلومتری جنوب شرقی شهر سلطانیه در یک محوطه تاریخی مستطیل شکل به طول 400 متر و عرض 300 الی 50 متر قرار دارد. در داخل این محوطه سه غار نسبتاً عمیق در دل کوه کنده شده و در حدّفاصل غار ضلع جنوبی و غارهای اضلاع شرقی و غربی، حجاریهای زیبایی به چشم میخورد که در ایران بینظیر است و مشابه آن در جای دیگری از کشور دیده نمیشود. این نقوش حجاری شده شامل دو تصویر اژدها میباشد که به صورت قرینه در مقابل یکدیگر حک شده و طول هر کدام 3/5 متر است. در طرفین این نقش محرابههای زیبایی منقوش به طرحهای اسلیمی، گل و بوته و مقرنسهای سنگی مربوط به دوره اسلامی حجاری شدهاند. این اثر تاریخی یادگاری از دوره ایلخانیان است و بنا بر عقیده برخی باستانشناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام میرسد که در زمان ایلخانان، نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده است. شکلگیری این معبد پس از درگذشت ارغونشاه، به همت خواهر سلطان محمد خدابنده به نام الجای خاتون، آغاز شد ولی به پایان نرسید. متأسفانه در حال حاضر آثار زیادی از شکل نخست این معبد باقی نمانده و تنها سنگهای بزرگ و پراکنده در گوشه و کنار معبد دیده میشود. این مکان در میان گردشگران به «معبد اژدها» معروف است. داش کسن در لغت به معنای سنگبُر میباشد.
برچسبها:
گرمابه مزبور موسوم به حاج ابراهیم ، متعلق به نسل پنجم مالک فعلی ( آقای ابراهیم سرمدیان ) می باشد . این بنا از جمله ابنیه عام المنفعه و اوقافی بوده که بصورت استیجاری در تحت اختیار خانواده سرمدیان می باشد . این بنا در راسته بازار بالا ، کوچه سقّالر ، ضلع جنوبی بازار قرار گرفته است . ورودی اصلی این بنا رو به شمال (بطرف بازار) بوده که در سمت چپ ودر کنار آن درب بزرگی چوبی،جهت استفاده و دسترسی به پشت بام و یا موتور خانه فعلی قرار گرفته، نمای ورودی بنا در حال حاضر ساده و بدون تزئینات خاصی با روکشی از سیمان سفید می باشد .
در بدو ورود به حمام و قبلا از وارد شدن به هشتی ، با ایجاد سه پله اختلاف ارتفاع بین کف کوچه و هشتی ( در حدود 115 سانتی متر ) حل شده است . هشتی مزبور بشکل مربع مستطیل و در جهت شرقی غربی بوده که در دو ضلع شرقی غربی آن دو مدخل دیده می شود :
1 – ورودی غربی :(موسوم به سردخانه دهلیزی است باریک با سقفی کوتاه به شکل زانویی بوده که در نهایت به سربینه (رختکن ) ختم می شود . [1] 2 – ورودی شرقی :راهرویی است به شکل L در ابعاد 28/1×80/3 سانتی متر که به سربینه می رسد .
سربینه ( رختکن ) :
این قسمت فضاییست چهار ایوانی به شکل مربع مستطیل که در جهت شمال به جنوب کشیده شده است . ایوانها بصورتی قرینه و در چهار جهت اصلی شمالی جنوبی و شرقی غربی تعبیه گردیده اند ، کف سربینه نسبت به کوچه در رقم 180 سانتی متری می باشد .
در قسمت مرکزی این فضا ، گنبد بزرگ بر جرزهای جانبی استوار گردیده و در مرکز این گنبد نیز یک نورگیر قرار گرفته که در سه جانب آن ( شرقی ، جنوبی ،غربی) بر روی ساق گنبد سه نورگیر کوچکتر تعبیه گردیده است . با عنایت به محل و جهت قرار گرفتن نورگیرهای مزبور می توان یقین داشت که علاوه بر عمل نورگیری ، عملکرد ساعت آفتابی را نیز داشته اند ، چرا که روشن شدن نورگیر ضلع شرقی حکایت از طلوع آفتاب و شروع روز را داشته و همچنین تابش نور خورشید بر نورگیر ضلع جنوبی و یا نورگیر ضلع غربی موجب نمایان شدن اواسط یا اواخر روز برای شستشو کنندگان بوده است . هر یک از ایوانها دارای نورگیری بوده اند. که در حال حاضر فقط نورگیر جنوبی و غربی موجود بوده ونورگیرهای ایوانهای شمالی و شرقی مسدود شده است . در وسط سربینه یک حوض هشت ضلعی از جنس سیمان وجود داردکه بنا به گفته مالک ، این حوض به جای حوضی قدیمی که به شکل مربع مستطیل از جنس سنگ با پاشورهایی از کاشی بوده ، ساخته شده است .
در پیرامون و دورتادور فضای سربینه سکّوهایی جهت نشستن مراجعین وجود دارد که در حال حاضر بر روی آن کمد های چوبی ساخته شده است بطور کلی فضای سربینه دارای تاسیسات وملحقاتی از جمله سردخانه و قهوه خانه می باشد که سرد خانه در ضلع غربی بصورت دهلیزی بوده که ورودی آن از هشتی اول تعبیه گردیده است ، قهوه خانه بصورت یک فضای کوچک به شکل L در ضلع شرقی سربینه می باشد . این تاسیسات ( سردخانه و قهوه خانه ) در حال حاضر بلا استفاده و در پشت کمد های ایجاد شده ، مستور می باشند .
گرمخانه :
جهت ورود به فضای گرمخانه می بایست از ورودی ضلع غربی سربینه وارد شد . در بدو ورود ، به عرض 97 سانتی متر یک حوض آب به شکل مربع مستطیل ساخته شده شستشو کنندگان قبل از ورود و بعد از خروج از گرمخانه پای خود را به آب داخل آن آغشته می نمایند سپس وارد فضای دیگری که به شکل مربع مستطیل (پاگرد) در ابعاد 63/1 × 97/2 می شویم ، این فضا در رقم 240- سانتی متری نسبت به کف کوچه می باشد . ( هر چه بیشتر به گرمخانه نزدیکتر می شویم بتدریج اختلاف ارتفاع فضاها نسبت به کف کوچه نیز بیشترمی شود ) در پاگرد مزبور دو مدخل جهت دسترسی به سرویسهای دستشویی و به راهرو متصل به گرمخانه تعبیه گردیده است ورودی دستشویی در ضلع جنوبی و ورودی گرمخانه در ضلع غربی پاگرد قرار گرفته است . برای ورود به گرمخانه می بایست یک راهرو را به طول 55/1 و به عرض 65 سانتی متر طی نموده ، سپس به فضای هشت ضلعی یا نماز خانه برسیم . کف این فضا در رقم 280 – سانتی متری نسبت به کف کوچه می باشد . که در قسمت مرکزی و در جهت قبله یک سکو از سیمان به ارتفاع 15 سانتی متر ساخته شده که در قسمت انتهای آن نیز یک مهر نصب گردیده است . این فضا محلی برای انجام فرایض دینی شستشو کنندگان بوده که در حد فاصل سربینه و گرمخانه ساخته شده است .
گرمخانه :
بعد از نماز خانه وپس از طی یک راهرو به طول 120 سانتی متر با یک شیب ملایم به فضای اصلی شستشو یعنی گرمخانه می رسیم ، گرمخانه فضاییست چهار ایوانی ، ایوانها در چهار جهت اصلی ، ( شمال ، جنوب ، شرق، غرب ) تعبیه گردیده اند . این فضا در رقم 300 سانتی متر نسبت به کف اصلی کوچه قرار گرفته است . در مرکز گرمخانه گنبد اصلی برجرزهای جانبی استوار گردیده است ، در مرکز گنبد نیز مطابق با گنبد سربینه یک نور گیر بزرگ با سه نورگیر کوچکتر در ساق گنبد و در سه جهت ( شرق ، جنوب ؛ غرب ) تعبیه گردیده است . نورگیرهای مزبور چنانچه در قبل نیز توضیح داده شد یقیناً علاوه بر عملکرد نورگیری یک نوع ساعت آفتابی نیز می باشند .در داخل گرمخانه فضای ایجاد شده توسط ایوانهای چهارگانه هر کدام به نوعی مورد استفاده بوده و دارای عملکرد خاصی نیز می باشند :
ایوان جنوبی :این فضا در اصل شاه نشین بوده که در حال حاضر توسط یک دیوار با ایجاد تغییراتی به دو قسمت مساوی تبدیل شده و بصوررت دوش مورد استفاده می باشد ، در حد فاصل بین شاه نشین و ایوان غربی ( جرز جنوب غربی ) مدخلی که به خلوتی راه دارد دیده می شود .
خلوتی : فضاییست مربع شکل به ایعاد 10/2 × 30 /2 متر که به دو قسمت مساوی تقسیم شده است .ا
ایوان غربی :
این فضا با ایجاد دو دیوار به سه قسمت مساوی تقسیم شده و بصورت دوش مورد استفاده می باشد ، در پشت ایوان غربی محیطی در ابعاد حدوداً 3 × 30/8 متر در سالهای اخیر جهت انبار آب سرد و گرم ساخته شده است که ورودی ان از پشت بام می باشد ، در حد فاصل بین ایوان غربی ایوان شمالی ( جرز شمال غربی ) محیطی به شکل مربع مستطیل در ابعاد 97 × 30/1 در نظر گرفته شده است ( عکس شماره 17 )
ایوان شمالی :این قسمت نیز با ایجاد خزینه آب گرم به شکل مربع مستطیل درابعاد حدوداً 4 × 50/6 متر مورد استفاده می باشد . جهت کنترل آب خزینه، پنچره ای مشبک در ارتفاع 90/2 سانتیمتر در نظر گرفته شده که دسترسی به آن از طریق چهار پله امکان پذیر می باشد ( عکس شماره 18 ) منبع آب سرد نیز در جوار خزینه آب سرد بوده که ورودی آن در جرز شمال شرقی تعبیه شده است .
ایوان شرقی :ایوان مزبور در مقابل ایوان غربی به شکل پنج ضلعی منظم در ابعاد 105 × 160 سانتی متر می باشد ، این قسمت در حال حاضر فضای اصلی جهت شستشو و مشت و مال در گرمخانه می باشد .
مصالح به کار رفته :
عمده مصالح بکار رفته در احداث بنا شامل لاشه سنگ از جنس گرانیت ( در پی بنا ) ، آجرهای 20×20 با ملاط گل ( جهت چیدن جرزها ، طاق ، و تویزه ها ) ، استفاده از سنگ تراورتن سفید جهت کف فرش واستفاده از گچ آهک جهت پوشش نماهای داخلی را نام برد .
تزئینات بنا :
با توجه به اظهارات مالک ( آقای ابراهیم سرمدیان)، گرمخانه و سربینه مزّین به تزئیناتی از قبیل اهک بری و کاشیکاری منقوش بوده که متأسفانه در سالهای اخیر ( چهل سال پیش ) بجای کاشیهای فیروزه ای منقوش گرمخانه ، کاشیهای سفید بکار رفته و همچنین بر روی آهک بریهای نیز قشری از سیمان سفید کشیده شده است .
قدمت و تاریخچه بنا :
از آنجائیکه متأسفانه سند مکتوبی که دالّ بر زمان ساخت و یا نام بانی و سازنده بنا در دسترس نمی باشد ، لذا در این راستا می توان به روشهای زیر عمل نمود :
1 – تحقیقات میدانی و مصاحبه و مذاکره با مالک و سالخوردگان محلی .
2 – توجه به نوع معماری و سبک ساخت بنا و همچنین موقعیت قرار گرفتن و ارتباط آن با مجموعه همجوار . با عنایت به مذاکرات به عمل آمده و اظهارات مالک بنا ، سی سال پیش کتیبه ای از جنس سنگ در حین پی کنی بنا بدست آمده که سال 1133 را نشان می داده است .
(تاریخ ذکر شده همراه با شک و تردید می باشد ) متأسفانه این کتیبه که به سرقت رفته و فعلاً موجود نمی باشد . نظر به مصاحبات و همچنین موقعیت بنا در بافت قدیمی و با توجه به سبک و نوع معماری می توان ساخت این بنا را به اواخر صفویه نسبت داد .
سیستم آبرسانی :
در ضلع غربی ورودی اصلی گرمابه ، درب بزرگ چوبی قرار گرفته است این ورودی جهت دسترسی به پشت بام ، چاه آب و آتشدان در نظر گرفته شده است . به منظور تامین آب مورد نیاز در این بنا از روش ایجاد چاه بهره لازم گرفته شده ، و چاه مزبور ( عکش شماره 21 ) در ضلع شمالی بنا و بطور مسلط بر خزینه و سایر اندام بنا تعبیه گردیده است . ( اختلاف ارتفاع دهانه چاه نسبت به خزینه در حدود 4 متر می باشد ) جهت تامین آب مورد نیاز ، ابتدا با دلو آب را از چاه بالا کشیده و سپس داخل یک حوضچه که بوسیله لوله های سفالی ( تنبوشه ) به خزینه راه داشته است ، جاری می نمودند .
مقدار آب خزینه دایماً توسط متصدی مورد بازدید و بررسی بوده و از خزینه نیز به سایر قسمتهای حمام توسط لوله های سفالی انشعاباتی گرفته شده است . برای استفاده و بهره برداری از آب مورد نیاز بامسدود نمودن راه اب یک قسمت توسط گلوله پارچه ای و باز نمودن راه آب در محل مورد نظر آب لازم را تامین می نمودند . در سیستم آبرسانی مزبور آنچه قابل تامل است :
1 – ایجاد اختلاف ارتفاع بین سرچشمه آب با سایر اندام بنا جهت جاری شدن آب .
2 – نحوه تقسیم بندی و ایجاد انشعابات لازم از خزینه
3 – تعبیه لوله های سفالی ( تنبوشه ) به منظور انتقال آب در تمامی قسمتهای بنا.
متأسفانه در این قسمت با ایجاد لوله کشی و اتصال به سیستم آبرسانی شهری ، تاسیسات قبلی از حیض انتفاع ساقط شده است .
سیستم گرمایش و مواد گرمازا :
نظر به تحقیقات به عمل آمده ، سوخت مورد نیاز جهت ایجاد گرمای لازم در ابتدا از سوخت فضولات حیوانی بوده که بعد ها از نفت سیاه و گازوییل استفاده شده و در سالهای اخیر نیز با آمدن گاز از این سوخت به عنوان منبع انرژی زا بهره برداری می شود . گرمای لازم در این گرمابه با بهره گیری از چند روش تامین می گردد :
1 . گرمای حاصله از سوخت مواد انرژی زا – این گرما از تون حمام شروع شده و ضمن گرم نمودن آب خزینه ، گرمای حاصله از طریق گربه روهایی که در زیر کف ساخته شده به دیگر قسمتهای بنا نیز انتقال داده می شود .
2 .نوع معماری – با ایجاد اختلاف ارتفاع و همچنین پیچ وخم هایی بین تاسیسات حمام موجبات حفظ بیشتر گرما و همچنین جلوگیری از نفوذ سرما به داخل بنا فراهم شده است.
برچسبها:
دودکش جن در 20 کیلومتری شهر ماهنشان و 120 کیلومتری زنجان قرار دارد. این پدیده طبیعی در اصطلاح زمینشناسی «هودو» (Hoodoo) نامیده میشود و در اصل نوعی سنگ به شکل قارچ میباشد که بر اثر فرسایش پدید آمده و شبیه به مناره بلند و نازکی است که سنگ دیگری روی آن قرار گرفته است. هودوها بیشتر در آمریکا دیده میشوند که یک نمونه از آنها در منطقه برایس کنیون میباشد که تصاویر آن نیز بسیار مشهور است. در غرب رودخانه میسیسیپی و شرق کوههای راکی آمریکا و کانادا نیز این پدیدههای طبیعی دیده شدهاند. در کپه داغ ترکیه نیز وجود دارند که مردم داخل آنها زندگی میکنند. در صربستان و تایوان نیز این مناظر دیده شدهاند. در بخش فرانسوی کوههای آلپ این پدیده را به نام «خانمهایی با موهای درست شده» میشناسند. در روستای وردیج در نزدیکی منطقه وردآورد نیز نمونههایی وجود دارد که به خاطر شکل و نوع فرسایش، آنها را هودو مینامند اما فقط در زنجان آنها را دودکش جن نام گذاشتهاند که در این خصوص دلیل مشخصی وجود ندارد و شاید به اعتقادات کهن مردم این خطّه برمیگردد.
هودو در آمریکا
هودو در ترکیه
هودو در وردیج تهران
اشکال هودو در استان زنجان (دودکش جن)
برچسبها: