شهر مجن با جمعيتی حدود 8000 نفر در 33 کیلومتری شمال غربی شاهرود در دامنه رشته کوه های البرز شرقی با ویژگی های منحصر بفرد خود ، ماسوله کویر ایران لقب گرفته است . بافت قدیمی این شهر که بر بلندای کوهی قرار گرفته مانند روستای ماسوله گیلان به گونه ای ساخته شده که بام هر خانه حیاط خانه فوقانی است و این عامل چشم انداز بی نظیری را بوجود آورده است. این شهر از شمال و شمال غرب به استان گلستان و از جنوب شرق به شهرستان شاهرود محدود می شود. مجن با جاذبه های گردشگری متعدد و مردمانی خونگرم که بیشتر آنان به کشاورزی و دامپروری مشغولند، مستعد تبدیل شدن به قطب گردشگری منطقه است .
بزرگتر ها و ریش سفیدان شهر نام مجن را بر گرفته از «جنت» می دانند و این نامگذاری به دلیل وجود درختان سر به فلک کشیده بوده به کونه ای که نور خورشید به علت انبوه درختان به زمین نمی رسیده است .از نظر قدمت تاریخی وجود آثار و قلعه هایی در اطراف شهر و سفالینه هایی که در تپه های اطراف باقی مانده است و نیز وجود دو درخت کهنسال اورس که در منطقه به نام « سور » مشهور است ، نشانگر این است که از زمان جاری شدن چشمه های آب , زندگی نیز حضور خود را در این منطقه خوش آب و هوا آغاز کرده است .در بافت قدیم شهر ، زیبایی دل انگیزی از کاربرد معماری بومی و اقلیم منطقه به چشم می خورد . مصالح بکار رفته در خانه ها از سنگ و چوب می باشد . روی دیوارهای سنگی اندود کاهگل بکار رفته و نمای ان را با گل قرمز اندود می نمایند. کوچه های تنگ و پر پیچ و خم و شیب دار آن با شیوه ساخت منازل مسکونی چشم انداز بافت را زیبا نموده است .در این شهر که در دامنه جنوبی رشته کوه البرز آرمیده ، می توان چهار فصل سال را به خوبی احساس نمود . با آغاز فصل بهار و رویش انواع گلهای وحشی ، سبزی های صحرایی و گونه های دارویی نوروز طبیعت را نوید می دهند .
مناطق دیدنی اطراف مجن :و جود مرتفع ترین قله البرز شمال شرق یعنی شاهوار با ارتفاعی بالغ بر 3945 متر از سطح دریا که به عنوان بام البرز شرقی محسوب می شود با جامه ای سپید خستگی را از تن گردشگران بیرون می کند.موقعیت اقلیمی خاص منطقه شرایط را برای رشد گونه های مختلف گیاهی از قبیل شنگی های صحرایی ، پونه ، سر شو ، ریواس ، کما ، گون و زرشک فراهم کرده است .از مکانهای دیدنی اطراف این شهر می توان به آبشار بی نظر تنگه داستان اشاره کرد که در شمال شهر مجن واقع شده است ، این آبشار در تنگه ای موسوم به تنگه داستان واقع شده که این تنگه در اثر زلزله ای در سالهای بسیار دور رخ داده ایجاد شده و رود خانه منتهی به آبشار از این تنگه میگزرد .که این تنگه هم خود بسایر دیدنی است ، طول تنگه در حدود 2 کیلومتر و عرض تقریبی 5 متر می باشد که کف تنگه کاملا با آب رودخانه اشغال شده است در مسیر رودخانه آبشار هایی با ارتفاع 5 تا 10 متری دیده میشود که به این علت گذر از تنگه بسیار جذاب و هیجان انگیز می باشد .
برچسبها:
زینالدین یزید زیدان (زادهٔ ۲۳ ژوئن ۱۹۷۲ در مارسی، فرانسه) (ملقب به زیزو) فوتبالیست سابق فرانسوی (الجزایریالاصل) است که در پستهافبک بازی میکرد. کارشناسان زیادی بر این باور اند که زیدان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال است. او برای تیمهای باشگاهی همچون یوونتوس و رئال مادرید و تیم ملی فوتبال فرانسه توپ میزد.
زیدان در طول عمر حرفهای خود سه بار به عنوان بهترین بازیکن سال جهان از سوی فیفا (در ۱۹۹۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳) انتخاب شد. او یک بار جایزهٔ بهترین بازیکن سال اروپا، یک بار جایزهٔ پرارزشترین بازیکن جام باشگاههای اروپا و یک بار جایزهٔ بهترین بازیکن جام جهانی را دریافت کردهاست و به قهرمانی جام جهانی، جام ملتهای اروپا، جام باشگاههای اروپا، لیگ ایتالیا، و لیگ اسپانیا نائل آمدهاست و از این رو میتوان او را از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ دانست. او در ضمن در فینال جام جهانی (سه بار) و در فینال جام باشگاههای اروپا گل زدهاست. او در فرانسه رده دومین فوتبالیست تاریخ فرانسه را به خود اختصاص دادهاست.
زیدان پس از مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ از فوتبال خداحافظی کرد و به این ترتیب رئال مادرید آخرین تیم باشگاهی و فینال جام جهانی ۲۰۰۶ آخرین بازی حرفهای او بود. در همین فینال ضربهٔ سر او به شکم ماتراتزی و کارت قرمزی که دریافت کرد، یکی از جنجالیترین لحظات تاریخ زندگیاش را در آخرین لحظات عمر حرفهایاش رقم میخورد تیم زیدان هرسال باتیم دوستان رونالدو بازی میکند درتیم دوستان زیدان دسایی وجود دارد
![]() پرتره زیدان |
|||
شناسنامه | |||
---|---|---|---|
نام کامل | زینالدین یزید زیدان[۱][۲] | ||
زادروز | ۲۳ ژوئن ۱۹۷۲ (۴۳ سال)[۱] | ||
زادگاه | ![]() |
||
قد | ۱٫۸۵ متر (۶ فوت ۱ اینچ) | ||
پست | هافبک هجومی | ||
اطلاعات باشگاهی | |||
باشگاه کنونی | رئال مادرید کاستیا (سرمربی) | ||
باشگاههای جوانان | |||
۱۹۸۲–۱۹۸۳ | ![]() |
||
۱۹۸۳–۱۹۸۶ | ![]() |
||
۱۹۸۶–۱۹۸۹ | ![]() |
||
باشگاههای حرفهای* | |||
سالها | باشگاهها | بازی† | (گل)† |
۱۹۸۹–۱۹۹۲ | ![]() |
۶۱ | (۶) |
۱۹۹۲–۱۹۹۶ | ![]() |
۱۳۹ | (۲۸) |
۱۹۹۶–۲۰۰۱ | ![]() |
۱۵۱ | (۲۴) |
۲۰۰۱–۲۰۰۶ | ![]() |
۱۵۵ | (۳۷) |
مجموع | ۵۰۶ | (۹۵) | |
تیم ملی | |||
۱۹۸۸–۱۹۸۹ | زیر ۱۷ سال فرانسه | 4 | (۱) |
۱۹۸۹–۱۹۹۰ | زیر ۱۸ سال فرانسه | ۶ | (۰) |
۱۹۹۰–۱۹۹۴ | زیر ۲۱ سال فرانسه | ۲۰ | (۳) |
۱۹۹۴–۲۰۰۶ | تیم ملی فرانسه | ۱۰۸ | (۳۱) |
دوران مربیگری | |||
۲۰۱۳–۲۰۱۴ | رئال مادرید (دستیار مربی) | ||
۲۰۱۴– | رئال مادرید کاستیا | ||
*تعداد بازیها و گلها فقط مربوط به بازیهای لیگ داخلی است. |
باشگاهی
کن
زیدان برای اقامت شش هفتهای به کن رفت، اما سرانجام به مدت چهار سال برای بازی در سطح حرفهای در این باشگاه در آنجا ماند. او که در سن چهارده سالگی برای پیوستن به کن خانواده اش را ترک کرده بود، توسط مدیر باشگاه کن jean-claude Elineau کن دعوت شده بود، تا خوابگاهی را که او با ۲۰ بازیکن دیگر به اشتراک گذاشته شده را ترک کند و برای ماندن با او و خانواده اش نزد آنها برود. زیدان بعدها گفت که در زندگی با Elineaus بود که او تعادل را پیدا کرد. زیدان اولین بازی حرفهای خود را با کن در ۱۸ مه ۱۹۸۹ در سن شانزده سالگی در بازی لیگ ۱ برابر در برابر نانت انجام داد. او اولین گل خود را برای باشگاه در تاریخ ۸ فوریه ۱۹۹۱ نیز در برابر نانت در پیروزی ۲–۱ به ثمر رساند. پس از بازی در یک جشن با حضور همه بازیکنان کن، رئیس باشگاه کن Alen Pedretti، ماشینی را که به زیدان برای اولین گلش برای باشگاه را وعده داده بود به او هدیه کرد. او تا سال ۱۹۹۲ در این باشگاه بازی میکرد و جمعاً در ۶۵ بازی لیگ فرانسه به میدان آمد و ۶ گل به ثمر رساند. او در ۱۹۹۲ در سن بیست سالگی به بوردو، یکی از مطرحترین باشگاههای فرانسه پیوست.
بوردو
زیدان در سال ۱۹۹۲ به بوردو رفت و دوران موفقیت او در این تیم آغاز شد و هواداران بوردو به او لقب «زیزو» دادند. او جمعاً چهارسال از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ برای بوردو بازی کرد. در این چهار سال او در ۱۵۷ بازی لیگ فرانسه شرکت داشت و ۳۲ گل به ثمر رساند.
یوونتوس
پس از چهار سال بازی در بوردو، زیدان در ۱۹۹۶ با مبلغ سه میلیون دلار به یوونتوس ایتالیا پیوست. در یوونتوس او تحت مربیگری مارچلو لیپی در کنار کسانی دیدیه دشان، الساندرو دل پیرو، و ادگار داویدز به یکی از اصلیترین ستارههای تیم، بدل شد.
او در پنج سال بازی با یوونتوس به دو بار قهرمانی لیگ ایتالیا دست یافت و دو بار پیاپی، در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸، در فینال جام باشگاههای اروپا به میدان آمد. (که به همراه یوونتوس هر دو را شکست خوردند).
زیدان جمعاً پنج سال، یعنی تا سال ۲۰۰۱، در یوونتوس بازی کرد. در این پنج سال ۱۵۱ بار در لیگ ایتالیا به میدان آمد و ۲۴ گل نیز به ثمر رساند.
رئال مادرید
در سال ۲۰۰۱ زیدان در یکی از مشهورترین انتقالهای تاریخ فوتبال به رئال مادرید پیوست. رقم این انتقال، ۷۴ میلیون یورو بود که تا آن زمان در تاریخ فوتبال بیسابقه بود و حتی تا ۱۰ سال بعد هم هیچ بازیکنی به این مبلغ هنگفت به باشگاهی دیگر منتقل نشد. او در سالهایی به رئال مادرید پیوست که این تیم با جذب بزرگترین ستارگان جهان به داشتن «کهکشانی» از بازیکنان فوتبال مشهور بود. زیدان یکی از مهمترین ستارههای این کهکشان بود و از سایر ستارههای نورانی آن میشود به کسانی چون دیوید بکهام، روبرتو کارلوس، لوئیس فیگو، رائول گونزالس و رونالدو اشاره کرد.
زیدان پنج سال آخر عمر فوتبالی خود را در رئال گذراند و جمعاً در ۱۵۵ بازی لیگ اسپانیا به میدان آمد و ۳۴ گل به ثمر رساند.
اوج دوران او با این تیم در فینال جام باشگاههای اروپا ۲۰۰۱–۲۰۰۲ بود. این بازی در ورزشگاه همپدن پارک، گلاسکوی اسکاتلند برگزار میشد و رئال مادرید و بایر لورکوزن در فینال در برابر هم قرار گرفته بودند. زیدان در این بازی گل پیروزی رئال را به ثمر رساند تا بالاخره قهرمانی جام باشگاههای اروپا را نیز به کارنامهاش اضافه کند. در ضمن گل او در این فینال از زیباترین گلهای تاریخ فوتبال شمرده میشود.
زیدان در ۷ مه۲۰۰۶ آخرین بازی باشگاهی خود برای رئال مادرید (و آخرین بازی باشگاهی عمرش) را انجام داد. در این بازی که در ورزشگاه معروف سانتیاگو برنابئو انجام میگرفت، همتیمیهای او لباس ویژهای پوشیده بودند که عنوان «زیدان، از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶» را بر خود داشت. هواداران رئال به گرمی از زیدان استقبال کردند. این بازی مقابل ویلا رئال بود و نهایتاً ۳–۳ مساوی تمام شد. زیدان گل دوم تیمش را به ثمر رساند. در انتهای این بازی، او پیراهنش را با خوان رومان ریکلمه، از ویارئال، تعویض کرد. تشویق شدید تماشاچیان به حدی بود که او را به گریه انداخت. همچنین بازی با همین تیم در سال ۲۰۰۵ موضوع فیلم مستندی به نام «زیدان، چهرهای از قرن بیست و یکم» شد.
تیم ملی فرانسه
زیدان ملیت هر دو کشور الجزایر و فرانسه را دارد و بنابراین میتوانست برای الجزایر نیز به میدان بیاید. معروف است که عبدالحمید کرمالی، مربی وقت الجزایر، در جوانی از دعوت زیدان خودداری کرده زیرا او برای یک هافبک «به اندازه کافی سریع نیست».
به هر حال زیدان در ۱۷ اوت ۱۹۹۴ برای اولین بار در تیم ملی فرانسه ظاهر شد. در این بازی، در مقابل جمهوری چک، او در دقیقه ۶۳ به عنوان تعویضی به میدان آمد. بازی ۰–۰ مساوی بود و زیدان در وقت کمی که داشت، دو گل به ثمر رساند تا ۲–۲ تمام شود و به این ترتیب از همان ابتدا نگاه همگان را به سوی خود جلب کرد.
زیدان در سال ۱۹۹۸ به همراه تیم ملی فرانسه، میزبان جام جهانی ۱۹۹۸ بود. او در بازی دوم فرانسه (که پیروزی ۴–۰ مقابل عربستان صعودی را در پی داشت) خطای بدی روی کاپیتان عربستان، فؤاد امین، مرتکب شد و به این ترتیب کارت قرمز دریافت کرد و از دو بازی محروم شد. در آن زمان ادعا میشد که امین لفظی به زیدان توهین کردهاست. زیدان در یک چهارم نهایی مقابل ایتالیا به میدان آمد و پس از اینکه بازی بعد از ۱۲۰ دقیقه به پنالتی کشید، ضربهٔ پنالتی خود را به گل تبدیل کرد. او در فینال جام مقابل برزیل به میدان آمد و با به ثمر رساندن دو گل، پایهگذار پیروزی ۳–۰ تیمش شد تا فرانسه برای اولین بار در تاریخ، قهرمان جام جهانی شود. دو گل او در این بازی با ضربهٔ سر به ثمر رسید که به نوبهٔ خود برای هافبکی چون او قابل توجه بود. بسیاری این بازی را نقطه عطف تاریخ زندگی زیدان میدانند.
دو سال بعد زیدان از اعضای تیم ملی فرانسه در یورو ۲۰۰۰ بود. او از بهترین بازیکنان فرانسه در این جام بود. زیدان در یک چهارم نهایی از روی ضربهٔ آزاد مستقیم دروازهٔ اسپانیا را باز کرد و در آخرین ثانیههای بازی نیمه نهایی با پرتغال، گل طلایی را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند تا نقش عمدهای در رسیدن تیم به فینال داشته باشد. فرانسه در فینال نیز ایتالیا را، در یکی از جنجالیترین بازیهای تاریخ اروپا، ۲ بر ۱ شکست داد تا با فتح جام جهانی ۱۹۹۸ و یورو ۲۰۰۰ به یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ بدل شود. ۳۴ سال از آخرین باری که تیمی جام جهانی و جام ملتهای اروپا را پشت سر هم به دست آورده بود، میگذشت. در این هنگام بسیاری فرانسه را بزرگترین تیم فوتبال دنیا میدانستند.
زیدان در جام جهانی ۲۰۰۲ نیز از اعضای تیمش بود اما به علت مصدومیت در دو بازی اول غایب بود. این تورنمنت، یکی از بدترین افتضاحات فرانسویها بود که با بازیهای ضعیف بدون زدن حتی یک گل و با کسب تنها یک امتیاز از جام حذف شدند. زیدان تنها در بازی آخر مقابل دانمارک به میدان آمد.
در یورو ۲۰۰۴ نیز زیدان به همراه تیم ملی فرانسه به میدان آمد و شاهد باخت تیمش مقابل یونان، تیمی که بعدها قهرمان همان جام شد، بود. پس از این جام زیدان رسماً در ۱۲ اوت ۲۰۰۴ از فوتبال ملی کنارهگیری کرد.
با این حال پس از اینکه فرانسه در راه صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ به مشکلاتی برخورد زیدان در اوت ۲۰۰۵ (یک سال پس از کنارهگیری) اعلام کرد که برای کمک به تیم ملی فرانسه برمیگردد و مجدداً به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. او در ۳ سپتامبر ۲۰۰۵ اولین بازی خود پس از خداحافظی را مقابل جزایر فارو انجام داد و در پیروزی ۳–۰ تیمش نقش داشت. فرانسه نهایتاً به عنوان اولین تیم از گروه خود به جام جهانی ۲۰۰۶ صعود کرد.
در ۲۵ آوریل ۲۰۰۶، پس از یک فصل پر از مصدومیت در رئال مادرید، زیدان تصمیم نهایی خود برای کنارهگیری از فوتبال، چه باشگاهی و چه ملی، را اعلام کرد. این کنارهگیری به پس از اتمام جام جهانی ۲۰۰۶ حواله داده شد.
در ۲۷ مه ۲۰۰۶ زیدان در پیروزی ۱–۰ تیمش مقابل مکزیک نقش داشت و صدمین بازی ملی خود را در این بازی انجام داد. با این حساب او در کنار مارسل دسایی، دیدیه دشان و لیلیان تورام به یکی از تنها چهار بازیکنی بدل گشت که بیش از صدبار برای فرانسه به میدان آمدهاند.
جام جهانی ۲۰۰۶
زیدان در جام جهانی ۲۰۰۶ برای سومین جام پیاپی در ترکیب تیم ملی فرانسه ظاهر شد و این بار بازوبند کاپیتانی را به دست داشت. او در هر دو بازی اول، مقابل سوئیس و کره جنوبی، کارت زرد گرفت و از بازی سوم محروم شد. در یک هشتم نهایی، مقابل اسپانیا، او به ترکیب تیم بازگشت و با یک گل و یک پاس گل نقش مهمی در صعود تیمش به یک چهارم نهایی داشت.
در یک چهارم نهایی، فرانسه در بازی حساسی مقابل برزیل، مدافع عنوان قهرمانی، قرار گرفت. این تکرار فینال جام جهانی ۱۹۹۸ بود. زیدان در این بازی، برای اولین بار در تاریخ فوتبال خود، به تیری هانری پاس گل داد تا فرانسه ۱–۰ پیروز بازی شود و به نیمه نهایی صعود کند. زیدان به دلیل بازی زیبا و حرکات تکنیکی منحصربهفرد خود در این بازی به عنوان بهترین بازیکن این دیدار انتخاب شد.
چهار روز بعد، فرانسه در نیمه نهایی مقابل پرتغال به میدان رفت تا زیدان از روی نقطه پنالتی دروازهٔ ریکاردو را باز کند و فرانسه به فینال راه پیدا کند.
در ۹ ژوئیه ۲۰۰۶ بازی فینال بین فرانسه و ایتالیا برگزار شد و زیدان نیز به عنوان کاپیتان فرانسه به میدان آمد. این آخرین بازی تاریخ زندگی ورزشی او بود. او در دقیقهٔ ۷ از روی نقطهٔ پنالتی برای فرانسه گل زد تا به همراه پله، واوا و پل بریتنر یکی از چهار بازیکنی باشد که تا بحال در دو فینال جام جهانی گل زدهاند. بازی در وقت معمولی ۱–۱ مساوی شد و کار به وقت اضافه کشید. نزدیک بود زیدان در وقت اضافهٔ اول با ضربهٔ سر دروازه را باز کند اما بوفون ضربهٔ او را مهار کرد. دقیقهٔ ۱۱۰ این بازی، که میرفت آخرین بازی زیدان باشد، به یکی از جنجالیترین صحنههای تاریخ فوتبال در جهان بدل شد. در طی این صحنه (که در پایین شرح داده شدهاست) زیدان اخراج شد و نتیجتاً در ضربات پنالتی شرکت نداشت و فرانسه روی غیاب او و پاتریک ویرا (که مصدوم و تعویض شده بود) با نتیجهٔ ۵–۳ مغلوب شد.
با وجود حرکت جنجالی و اخراج زیدان در فینال، او عنوان بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۰۶ را از خود کرد تا کلکسیون افتخارات بینظیرش کامل شده باشد.
درگیری با مارکو ماتراتزی در فینال
در دقیقهٔ ۱۱۰ بازی فینال، زیدان در صحنهای بدون توپ با سر به شکم مارکو ماتراتزی ضربه زد. زمینهٔ این درگیری کلماتی بود که ماتراتزی به زیدان گفته بود (در پایین توضیح داده شدهاست). داور بازی، هوراشیو الیزوندو، این صحنه را ندیده بود اما لوئیس مدینا کانتالخو، داور چهارم، صحنه را گزارش کرد تا زیدان با دریافت کارت قرمز از بازی اخراج شود. او بازوبند کاپیتانی را به ویلی سانیول سپرد (تا او آن را به بازوی فابین بارتز ببندد) و از زمین خارج شد.
علت درگیری
پس از پایان بازی تحقیقات و لبخوانیهای وسیعی برای مشخص شدن علت درگیری و کلمات تحریککنندهٔ ماتراتزی صورت گرفت. بسیاری میگفتند ماتراتزی با توهینی نژادپرستانه زیدان را به «تروریست» بودن متهم کرده اما بعدها هم زیدان و هم ماتراتزی این را رد کردند. ماتراتزی ادعا کرد که توهینی که به زیدان کردهاست بسیار عادی بوده و از آن نوعی است که در زمین فوتبال رایج است.
سه روز پس از بازی زیدان در دو مصاحبهٔ تلویزیونی در این مورد شرکت کرد. او در این مصاحبهها اعلام کرد که ماتراتزی به خواهر و مادرش توهین کردهاست و ضمن معذرتخواهی، اعلام کرد که از کاری که کرده پشیمان نیست. او در ضمن هرگونه توهینهای نژادپرستانه از سوی ماتراتزی را غیرواقعی و محصول جنجال نشریات و رسانهها دانست.
همسر ستاره سابق تیم ملی فرانسه در چاپ دوم کتاب خود به عنوان «زیدان زندگی اسرار آمیز» آورده است: «اختلاف میان من و زیدان در شب قبل از بازی نهایی جام جهانی ۲۰۰۶، باعث شد تا زیدان با روحیهای خراب پا به میدان این مسابقه گذاشته و آن حرکت خشن را نشان دهد.»
همسر زیدان همچنین فاش کرد که «زیدان در این بازی، زیر پیراهنی پوشیده بود که بر روی آن از تیم یونتوس باشگاه سابق خود و رئال مادرید و نیز همه کسانی که در دوران بازیاش از او حمایت کرده بودند، تشکر کرده بود تا پس از پایان بازی از آنها قدردانی کند اما اخراج وی از زمین همه چیز را خراب کرد.»
افتخارات
- جام جهانی: ۳ بار حضور (۱۹۹۸٬۲۰۰۲٬۲۰۰۶) - یک بار قهرمانی (۱۹۹۸) - یک بار نایب قهرمانی (۲۰۰۶)
- جام ملتهای اروپا: سه بار حضور (۱۹۹۶٬۲۰۰۰٬۲۰۰۴)، یک بار قهرمانی (۲۰۰۰)
- جام باشگاههای اروپا: یک بار قهرمانی (در ۲۰۰۱–۲۰۰۲ با رئال مادرید)
- لیگ ایتالیا: دو بار قهرمانی (در ۱۹۹۶–۱۹۹۷ و ۱۹۹۷–۱۹۹۸ با یوونتوس)
- لیگ اسپانیا: یک بار قهرمانی (در ۲۰۰۲–۲۰۰۳ با رئال مادرید)
- جام بینقارهای: دو بار قهرمانی (در ۱۹۹۶ با یوونتوس و در ۲۰۰۲ با رئال مادرید)
- سوپرکاپ اروپا: دو بار قهرمانی (در ۱۹۹۶ با یوونتوس و در ۲۰۰۲ با رئال مادرید)
- سوپرکاپ ایتالیا: یک بار قهرمانی (در ۱۹۹۷ با یوونتوس)
- سوپرکاپ اسپانیا: دو بار قهرمانی (در ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ با رئال مادرید)
جایزهها و افتخارت شخصی
- سه بار بهترین بازیکن سال جهان از سوی فیفا (در ۱۹۹۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳)
- یک بار بهترین بازیکن سال اروپا (توپ طلایی) از مجلهٔ «فرنس فوتبال» (در ۱۹۹۸)
- یک بار باارزشترین بازیکن جام باشگاههای اروپا (در فصل ۲۰۰۱–۲۰۰۲ با رئال مادرید)
- دو بار بهترین بازیکن جام جهانی (در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان و ۱۹۹۸ فرانسه)
- بهترین بازیکن نیمقرن انتهایی قرن بیستم (در سال ۲۰۰۴ از سوی بازدیدکنندگان سایت اینترنتی یوفا)
- شوالیهٔ لژدواونور از ۱۹۹۸
- حامل مشعل المپیک در المپیک آتن ۲۰۰۴
- برنده یک عمر فعالیت ورزشی (جایزه ورزشی لاروس) در ۲۰۱۰
برچسبها:

کرکس مصری (کرکس کوچک) 53 تا 65 سانتیمتر است ؛ لاشخوری کوچک و سیاه و سفید که از سایر لاشخورها کوچکتر است ، طرح بدنش در حال پرواز با بالهای دراز ، مستقیم و نوکتیز به رنگ سیاه و سفید و دم سهگوش سفید ، خیلی مشخص است . سر و گلوی پرنده بالغ پوستی زردرنگ و بدون پر دارد ، پس سر و گردنش را انبوهی از پرهای کوتاه و فشرده می پوشاند ، پرو بالش سفید چرک و شاهپرهای نخستین آن سیاهرنگ است . منقارش از منقار لاشخورهای دیگر باریکتر است . رنگ پر و بال پرنده نابالغ بر حسب سن ، از قهوهای پررنگ تا سفید چرک تغییر می کند و سر و پرهای انبوه گردنش تقریبا قهوهای رنگ است . با اینکه این پرنده چندان اجتماعی نیست ، گاهی دو یا سه تای آن همراه با چند ( دال ) بر سر یک لاشه جنگ می شود تا پس مانده پرندههای بزرگتر را بخورند . آشغال و زباله را در جستجوی گوشت و مواد حیوانی دیگر زیر و رو کند ( رجوع شود به لکلک سفید که طرح بالش در پرواز مشابه این پرنده است و اغلب با بال باز اوج می گیرد ) .
برچسبها:
روی سر مورچهها یک جفت شاخک یا آنتن مرتبا در حال جنبیدن است. مورچه بینی ندارد، ولی حس بویایی بسیار قویای دارد که از طریق همین شاخکهای روی سرش بو را حس میکند و به وسیله همین شاخکها میتواند راه را پیدا کند یا دوستانش را شناسایی نماید و همچنین با مورچههای دیگر ارتباط برقرار کند.مورچهها در قسمت سر خود یک مغز و یک جفت چشم مرکب، دهان و آروارههای نیرومندی دارند علاوه بر چشمهای مرکب، اغلب مورچهها دارای اندام بینایی دیگری نیز هستند که همان حس بویایی است که میتواند راهش را پیدا کند.این حشره ممکن است بین ۵/۱ میلیمتر تا ۵۰ میلیمتر طول بدنش باشد. تمام انواع مورچهها بهصورت اجتماعی زندگی میکنند، اما تفاوتهای خیلی زیادی در طرز زندگی و عادات خود دارند.
مورچهها زندگی جالبی دارند. اجتماعات مورچهها شبیه کشورهای کوچکی است که هر یک دارای ملکه و تعدادی مورچههای نر و ماده بالدار و کارگران میباشد. ملکه مورچهها یک مجتمع به وجود میآورد. او لانهای حفر میکند و تخمهای خود را در آن میریزد. بعد از اینکه تخمها به نوزادان کوچک بدون دست و پایی تبدیل شدند، مادر مورچهها به هر یک کمک میکند تا به دور خود پیلهای بتنند تا هنگامی که مورچه به حد کافی رشد کند و بعد ملکه مادر یک سر پیله را سوراخ کرده و مورچه را از پیلهاش بیرون میکشد و پس از آن بلافاصله مشغول به کار میشوند. چون مورچههای کارگر تازه متولد شده و زندگی خود را آغاز کردهاند، باید به رسیدگی و مراقبت از مادرشان و بقیه اعضای مجتمع بپردازند.یکی از کارهای مورچه کارگر این است که آذوقه جمعآوری کند و به لانه ببرد تا برای فصل زمستان که از داخل زمین بیرون نمیآیند، غذای کافی داشته باشند.
مورچه با اینکه جثه خیلی کوچکی دارد، ولی تواناییاش در حمل بار خیلی زیاد میباشد و باری حداقل ۱۰ یا ۱۵ برابر وزن خودش را میتواند حمل کند.مورچهها جانوران بسیار زحمتکشی هستند و تمام عمر خود را فقط کار میکنند. ولی قابل توجه است که همه مورچهها داخل زمین زندگی نمیکنند.بعضی از مورچهها هم هستند که خارج از زمین لانه میسازند. مانند مورچههای درشتی که در چوب زندگی میکنند و نسبت به مورچههای کوچک قدرتنمایی میکنند. آنها اسیر میگیرند و به جنگ انواع کوچکتر از خود میروند و آنها را از لانههای خود بیرون میکنند و تخمها و کرمهای حشره و نوزادان و انبارهای مواد خوراکی آنها را غارت میکنند و به لانههای خود میبرند و مواد غذایی آنها را مصرف میکنند و از کرمهای حشره و نوزادان آنها با دقت مواظبت کرده تا اینکه رشد کنند و به حد بلوغ برسند و آن وقت به خدمت اربابان تازه خود درآیند.بعضی مورچهها هم هستند که در آفریقای جنوبی زندگی میکنند که گوشتخوارند و مورچههای سواره نام دارند و در صفهای طولانی و پشت سر هم در جستجوی گوشت حرکت میکنند و موجب ترس و وحشت میشوند.بزرگترین و درندهترین حیوانات در مقابل لشکر این نوع مورچهها عاجزند.
غذای مورچهها
هزاران نوع مورچه در جهان زندگی میکنند که هر نوعی زندگی و غذای مخصوص به خود را دارند.
مورچه خرمن چین : مورچهای است که از گیاهان اطراف خود دانه میچیند و به لانه خود میبرد و از آنها استفاده میکند.
مورچه شیر دوش یا گلهدار : این مورچهها به شکار شتهها میروند، آنها را گله گله در لانه جای میدهند و با نواختن ضربههای محکمی بر پهلویشان ، مایع شیرین مزهای از اندامشان برای خود میدوشند.
مورچههای باغبان : دسته دیگر از مورچهها باغبانی میکنند، یعنی قارچهای بسیار ریزی را میپرورند و خوراکشان را فقط از آنها تهیه میکنند. برای کشت قارچها نیاز به باغچهای هم دارند که برای این کار خمیری فراهم میکنند و قارچهای مورد نظر خود را بر روی آن میکارند.
مورچههای آسیابان : این نوع مورچهها با کله بزرگ و فکهای نیرومندشان دانهها را آسیاب میکنند.

انواع مورچهها
مورچههای تپه ساز ، همچون مورچههای چوبزی در انگلستان فراوان هستند. این مورچهها چنان بلند خانه سازی میکنند که گاهی ارتفاع ساختمانهایشان به یک متر و پهنای آن به ۳۰ سانتی متر میرسد.
برخی از مورچهها ، بردهدار هستند، یعنی دسته دسته همچون گروههایی که عازم ماموریت نظامی هستند، به سراغ مورچههای کوچکتر میروند. تخمها ، کرمها و شفیرههای آنها را غارت میکنند و از آنها نگهداری میکنند تا بالغ شوند و در این هنگام آنها را به بیگاری وامیدارند.
در آفریقای مرکزی ، آمریکای جنوبی و نیز آسیای جنوبی ، پارهای از انواع مورچهها ، گوشتخوار هستند. گاهی آنها را مورچههای قزاق گویند. چون بسیار بیرحم هستند و در ستونهای طولانی مانند نظامیان جنگجو در جستجوی جانداری به راه میافتند تا از گوشت بدن او تغذیه کنند.
زندگی اجتماعی مورچهها
در حدود ۸۰۰۰ گونه مختلف مورچه وجود دارد و همه آنها در گروههای فامیلی زندگی می کنند این حشره درمقایسه با حشرات دیگر لانه سادهتری میسازد بیشتر آنها در زیر زمین تونلهایی حفر میکنند یا با استفاده از موادی خاکریز (پرچین) درست میکنند در طول تابستان مورچههای بالدار از لانه بیرون آمده و بطور دسته جمعی حرکت میکنند آنها جفت گیری میکنند و برای تشکیل اجتماع جدیدی پرواز کرده و میروند.
مورچههای صحرا نشین اجتماعی در طول شب یک توده مخروطی موقت درست میکنند آنها برای این کار از بدنشان استفاده میکنند مورچهها به همدیگر میچسبند و از یک شاخه درخت آویزان میشوند آنها بوسیله پنجههایشان به یکدیگر میچسبند و این مخروط را میسازند. یک لانه مورچه از چندین اطاقچه که بوسیله تونلهایی به هم مرتبط میشوند، تشکیل شده است.

چرخه زندگی مورچه
چرخه حیات مورچه بسیار جالب است. مادههای یک کلنی یعنی ملکه تا ارتفاع زیادی در آسمان به پرواز در میآیند و نرها نیز به دنبالشان میروند. پس از این پرواز جفت گیری ، نرها فورا میمیرند و ملکه پایین میرود و به تنهایی آغازگر یک گروه یا دسته جدید میشود. او آشیانهای حفر میکند و تخم میگذارد. پس از آن که کرمهایی که فاقد پا هستند، از تخم بیرون میآیند، ملکه مادر به آنها کمک میکند تا پیلهای به دور خود بتنند. هنگامی که مورچه جوان به اندازه کافی رشد کرد، ملکه یک سر پیله را سوراخ میکند و مورچه را از داخل محفظه خود خارج میسازد. این کارگران تازه نفس ، تقریبا به فوریت زندگی پر کار و فعال خود را آغاز میکنند که وقف ملکه و بقیه اعضای گروه است.
برچسبها:

هما یا مرغ استخوانخوار نوعی کرکس بزرگ است که در کوههای مرتفع آفریقا، جنوب اروپا و آسیا زندگی میکند.
هما ( همای سعادت ، مرغ استخوان خوار) 100 تا 110 سانتیمتر ؛ طرح مشخص بدن در حال پرواز ، این پرنده را از سایر لاشخورها متمایز می سازد . بیشتر به یک شاهین عظیم شباهت دارد تا به یک لاشخور . بالهای آن دراز ، کم عرض و زاویهدار و دمش بلند ، لوزی شکل و تیرهرنگ است . سطح پشتی ، بالها و دم آن سیاه مایل به خاکستری و سرش بطور کلی نخودی رنگ است ، اطراف چشم و ناحیه پس منقار آن سیاه رنگ می باشد که به یک دسته موی سیاه ریش مانند در زیر منقار منتهی می شود . سطح شکمی نارنجی ، مایل به زرد ، ناحیه سینه بهطور واضح نارنجی رنگ است که با بالهای تیره تضاد خاصی نشان می دهد . پرنده نابالغ سر و گردنی تیره دارد .
برچسبها:

دال (کرکس گریفون) 95 تا 103 سانتیمتر است ؛ از نظر طرح بدن در حال پرواز با لاشخورهای دیگر فرق دارد ، بدین ترتیب که بالهائی پهن و بسیار دراز با شاهپرهای نخستین گسترده دارد که انتهای گرد بال را تشکیل می دهد ، دمش چهارگوش ، تیره و خیلی کوتاه است ، سطح زیرین بالها از زیر بغل تا خم بال نوارهای عرضی کمرنگ دارد و سر کوچکش بطور کامل به داخل شِـنِـل فرو رفته است . پروبال خاکی رنگ آن با شاهپرهای تیره بال ودمش تضاد خاصی دارد ، سر و بدنش پوشیده از کرکپر سفید است . رنگ شنل در پرنده بالغ نخودی رنگ و در پرنده نابالغ قهوهای رنگ می باشد . هنگام تغذیه و استراحت بهطور دستهجمعی دیده می شوند .
برچسبها:

دال سیاه 95 تا 105 سانتیمتر است ؛ از لحاظ اندازه و طرح بدن در حال پرواز شبیه دال است با این تفاوت که سر بزرگتر و منقاری کلفتتر دارد و دمش درازتر و در انتها تا حدی سهگوش است ( ولی گاهی بر اثر فرسایش به دم دال شباهت پیدا می کند ) . تفاوت دیگرش پرو بال قهوهای دودهای یکدست است که از دور سیاه بهنظر می رسد . پوشپرهای بالش تیرهتر از شاهپرهاست و سطح زیرین بالها مانند بال دال ؛ راهراه ندارد . گردنش بدون پر با پوستی به رنگ صورتی آمیخته با آبی می باشد و در اطراف گردن یک شِـنِـل قهوهای رنگ دارد . رفتار و صدایش مانند دال است و تا اندازهای تکزی است .
برچسبها:

دال پشت سفید خاوری (کرکس رامپ سفید) 84 سانتیمتر است ؛ یک دال کوچک و خیلی پررنگ که قسمت پایین پشت و دمگاهش سفید و بقه سطح پشتی آن قهوهای مایل به سیاه و دارای لکههای ریز نخودی می باشد .! سر و گردنش خاکستری پر رنگ است ، پوشپرهای زیر دم و رانهای سفید رنگ دارد . در پرواز تضاد بین پوشپرهای سفید زیر بال و شاهپرهای نخستین و ثانوی سیاه ، جلب توجه می کند . دال پشت سفید ، رفتاری همچون دال دارد .
برچسبها:
کرکس ها
خیلی بزرگ و کند حرکت هستند با بالهای خیلی دراز و پهن ، دم کوتاه و سر بدون پر ( به جز هُما )
معمولا با بالهای باز اوج می گیرند و اغلب با عقابها اشتباه می شوند ولی سرشان کوچکتر است و طرح پرواز متفاوتی دارند ، نــر و ماده آنها همشکل است . اغلب با هم دیده می شوند ، از لاشه حیوانات تغذیه
می کنند ، روی درختها یا صخرههای مرتفع آشیانه می سازند .
برچسبها:
سید احمد حسینی متخلص به هاتف از شاعران قرن دوازدهم و دوران زندیه و افشاریه است. وی درنیمهٔ اول قرن دوازدهم هجری در شهر اصفهان متولد شد. اصلیت وی از اردوباد آذربایجان بوده است. وی در زادگاهش به کسب علوم متداول خاصه طب و حکمت پرداخت و با آذر بیگدلی و صباحی بیدگلی و رفیق اصفهانی معاصر و معاشر بود که همگی آنان از شاگردان میر سید علی مشتاق اصفهانی بودهاند. هاتف سرانجام در قم درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. بعضى از تذکرهها فوتش را در کاشان و مدفنش را در قم مىدانند. دیوان او مرکب از قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات است. ترجیع بند معروف وی که داراى پنج بند و در موضوع وحدت وجود است هاتف رابه حریم استادان بزرگ نزدیک میکند.
برچسبها: